فیلم تازه ی حسین مهکام نه تنها هیچ فلسفه ای پشت خودش ندارد که بیش تر به سفسطه و مغلطه می ماند. کاش زورش می رسید از تهی سرشار باشد، اما هیچ هم نیست! یک نسخه ی قلابی، شلخته و ناشیانه از جهانبینی عبدالرضا کاهانی به خصوص در اسب حیوان نجیبی است که نتیجه اش یک موجودِ بی وجود و نابود از آب درآمده.
انگار که مهکام فقط خواسته باشد به کاهانی که زمانی در طرح اولیهی نگارش یا بازنویسی فیلم نامههاش با او همکاری داشته، خودی نشان بدهد! یک خودِ متاسفانه بی خود و بی جهت که نه با فیلم اسب، بلکه با ضعیف ترین ساخته های کاهانی هم بهزور گره می خورد. یک گره ی کور با ما شما را دوست داریم خانم یایا... همانقدر مدعی و متظاهر به تفاوت و درعینحال همانقدر بیسَروتَه و ملالآور.
فیلم نه هیچ دارد؛ نه پیچ! اصلا هنوز با فیلمی مواجه نیستیم. خردهکلیپهایی که استعداد و خلاقیت آن از ویدئوهای اینستاگرامی هم کمتر است. با چندتا شوخی کلامی لوث و اداواطوار از زیرشلوار! همهی اینها را اضافه کنید به آن پایانبندیِ نابهکار که شک ندارم در توهم سازنده، یک شاهکار؛ در اندازهی [گُدار] جلوه کرده است، اما لاکردار به بنبست میرسد و سرش به سنگ میخورد و نمیتواند صدای آخگفتن خودش را پشت آن افکتهای مضحک تیتراژ آخر پنهان کند.
یه راننده تاکسی نفهمه چه کسی کباب خور حرفه ایه، باید بره رو چال؛ تازه ما راننده تاکسی ها پشت چراغ قرمز، تا چراغ از «ده» بشه «دو»، راحت دو تا وزیر استیضاح کردیم. نقد فیلم به انتهای مطلب اضافه شد.
اين فيلم برای اولین بار در جشنواره جهانى فيلم فجر اكران شد و استقبال فوق العاده مخاطبان را به همراه داشت. قرار بود نوروز امسال، اكران عمومی شود كه بخاطر شرايط موجود این کار به تاخير افتاد و باتوجه به فضاى متفاوت فيلم پيش بینی میشود، استقبال خوبی از آن صورت گیرد.
این فیلم پس از گذشت يك سال از استقبال بسیار مخاطبان در جشنواره جهانى فيلم فجر روی پرده میرود.
اين فيلم برای اولین بار در جشنواره جهانى فيلم فجر اكران شد و استقبال فوق العاده مخاطبان را به همراه داشت. قرار بود نوروز امسال، اكران عمومی شود كه بخاطر شرايط موجود این کار به تاخير افتاد و باتوجه به فضاى متفاوت فيلم پيش بینی میشود، استقبال خوبی از آن صورت گیرد.