تمام بازیگران : بهاره کیان افشار، ترلان پروانه، بهرام رادان، کیا رکنی، حسین پورکریمی، علیرضا استادی، پیام احمدی نیا، آزاده سدیری و …. خلاصه داستان : داستان فیلم گربه سیاه قصه سه جوان از قشر های مختلف جامعه را روایت می کند که در تلاطم های اجتماع و گسترش روزافزون اینترنت و شبکه های اجتماعی درگیر […]
خلاصه داستان : «زنهار که طراز و طریقت گمشده و مجاز و حقیقت به هم آمیخته. سهم رعیت کابوس است و سهم سلطان تخت طاووس. کجاست تدبیر کریمخان که تاج شاهی پس بگیرد از ما ندانمکارها؟ کجاست شمشیر نادر که انتقام بکشد از ما خرابکارها؟ مملکت آشفته است و امیرکبیر در گور خفته. هر نامی […]
خلاصه داستان : فیلمنامه تردید بر پایه نمایشنامه هملت اثر ویلیام شکسپیر نوشته شدهاست و روایتگر داستان پسری به نام سیاوش است که پس از مرگ پدرش، عموی او اختیار ثروت خانوادگی را به دست میگیرد. سیاوش عاشق دخترعمهاش مهتاب است. پس از گذشت مدت کوتاهی از مرگ پدر…
خلاصه داستان : یک نوازنده با استعداد سنتور که به دلیل تعصب این کشور مذهبی نسبت به موسیقی قادر به کار نیست، باید با فقر، اعتیاد و نبود همسر سابقش دست و پنجه نرم کند.
خلاصه داستان : فرزین دانشجوی انصرافی است که پدر و مادرش از هم جدا شده اند و او با مادرش زندگی می کند. مادر فرزین قصد ازدواج مجدد دارد و فرزین هم بین رفتن به خارج از کشور و انواع و اقسام پریشانی ها و اضطراب ها تنها مانده و کسی او را درک نمی […]
خلاصه داستان : بابک و منیژه پس از 12 سال زندگی مشترک با بزرگترین چالش زندگی خود روبرو هستند. مشکلات مالی و شرایط دشوار اجتماعی باعث می شود که بابک بسیار سخت کار کند و این منجر به ایجاد شکاف عمیقی بین وی و همسرش می شود ، به گونه ای که منیژه رابطه جدیدی […]
خلاصه داستان : قصه عشق یک خبرنگار ایرانی به یکی از بازماندگان بمباران شیمیایی حلبچه است و روایتی عاشقانه از آدم هایی است که در میان مرگ و زندگی برای مقاومت و حفظ حیات انسانی به عشق و ایمان متوسل میشوند…
خلاصه داستان : این فیلم داستان زندگی ناصر حجازی بهترین دروازه بان قرن آسیا را در پنج فصل با نام های: من رویایی دارم، آخرین مرد مقاوم، سهراب کشی، از استقلال تا استقلال و پرواز عقاب به تصویر کشیده است که از طریق اکران در گروه سینماهای هنر و تجربه و هم چنین شبکه نمایش […]
خلاصه داستان : دختری جوان به نام مهتاب در خیابان با ماشین فرد مسافرکشی به نام ارسطو در خیابان تصادف کرده و فرار می کند. ارسطو با کمک دوست خود اتومبیل مهتاب را پیدا می کند و بعد از قطعه قطعه کردن آن را به مهتاب تحویل می دهد. مهتاب برای تلافی به سراغ پدر […]