خلاصه داستان : عزیز و نوهاش حمید، بیخبر خانواده به مشهد میروند. حمید به دنبال تماشای مسابقه فوتبال است، اما عزیز مخالف اوست…
خلاصه داستان : یکی از مدیران ارشد به صورت کاملا اتفاقی به سفر حج میرود و در این سفر اتفاقاتی برایش میافتد که ظاهرش خوشایند نیست، اما همه این اتفاقات ناخوشایند باعث میشود به معنا و مفهومی از سفر دست پیدا کند.
خلاصه داستان : فیلم داستان خانوادهای ست متشکل از مادر و دو فرزندش، احسان و یلدا که در آرزوی دستیابی به رویاهای خود هستند و امیدوارانه تحولی را انتظار میکشند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تأمین آینده اوست. ورود رضا دوست احسان با بازی (پارسا پیروزفر) زندگی آنان را دستخوش تغییراتی میکند.
خلاصه داستان : ویلائیها داستان خانواده های رهبران ارتش ایران در سال 1986 است. عزیز زنی 50 ساله است که به همراه فرزندان بزرگش وارد مجموعه ویلاها می شود. الیاس راننده ای است که وقت وارد مجموعه می شود همه دچار تنش می شوند ، شاید خبرهای بدی درباره خانواده هایشان برای آنها به ارمغان […]
خلاصه داستان : علی (صابر ابر) به نامزدش، مهتاب (پگاه آهنگرانی) به دروغ گفته است که همه اعضای خانوادهاش را در یک تصادف رانندگی از دست داده است. اما یک شب تصمیم میگیرد که واقعیات زندگیاش را برای مهتاب بازگو کند.
خلاصه داستان : فیلم داستان برادر سربازی است که چشمش در اثر پرتاب نارنجک در استادیوم، آسیب دیده و برادرش برای تأمین هزینه عمل او تعدادی چک بی محل خریده و تلاش میکند چکها را نقد کند.
خلاصه داستان : زوج جوانی در مدتی کوتاه، لحظات زندگی گذشتهشان را مرور میکنند و این مرور خاطرات، زندگی حالشان را تحت تأثیر قرار میدهد.
خلاصه داستان : بمانی پسر 13 سالهای است در سن رشد، که پدر و مادرش در آستانهٔ جدا شدن هستند. مادر خانه را ترک میکند و پدر غرق در کار است. بمانی به دلیل تنهایی و عقدههایی که برایش به وجود آمده به جوانهای بزرگتر از خودش پناه میبرد و این باعث..
خلاصه داستان : بهرام فرزانه نویسندهای است که مدتهاست نمیتواند داستان بنویسد. ناگهان بر اثر یک تصادف اتومبیل، آهنگی در ذهنش تکرار میشود که او را به رقص میآورد. همین اتفاق شوق نوشتن را در او برمیانگیزد.