خلاصه داستان : پس فقط مردها نیستند که زن جوون می گیرند! پدر و مادر کاوه همه چیز را می فهمند و از طرفی کاوه به دیدن اخگر می رود… در شبی سرنوشت ساز و خطرناک که شبیه اعلان جنگ است، عملا خط قرمزهای اخگر به چالش کشیده می شوند…اما لحظه ای غفلت در این […]
خلاصه داستان : کاوه برای باز کردن گاو صندق به منزل اخگر می رود و در آنجا با آبتین روبه رو می شود…
خلاصه داستان : زمان اتحاد دوستان برای مقابله با دشمنان رسیده است. بازی مقابل بازی، ترفند برابر ترفند…پیروز کسی است که هوشمندتر عمل کند. کتی به کاوه می گوید که اگر همتا و بهرام را تحویل دهد در ازای آن کاوه را آزاده خواهد کرد از طرفی اخگر متوجه می شود که ژیلا در حال […]
خلاصه داستان : آغاز صف آرایی است. قربانیان در مقابل زورگویان… قربانیان به دنبال حق، زورگویان اما قدرتمند… اخگر برای پیدا کردن بهرام به شرکت کتی می رود…
خلاصه داستان : وقت برملا شدن رازهای مخوف در سینه اخگر است. رازهایی که در خواب همتا هم نمی آیند… کاوه برای رفتار اشتباهش مجبور می شود در جمع از کتی عذر خواهی کند و سیروان متوجه می شود که همتا عاشق کاوه است.
خلاصه داستان : تو شروع کردی … اما من تمومش می کنم… فیلم یک درام اجتماعی است و درباره یک خانواده پولدار سطح بالاست که یک اتفاق باعث بحرانی عجیب در خانواده میشود…
خلاصه داستان : کاوه از خواهرش می خواهد همتا را که در خطر است در خانه شان پناه دهد اما پدر کاوه به او مشکوک می شود از سوی دیگر اخگر بهرام را که گمان می کند نامزد همتا است به گروگان می گیرد.
خلاصه داستان : کاوه برای نجات زندگی همتا از کتی می خواهد که همتا با آنها کار کند …
خلاصه داستان : همتا در دوراهی انتخاب بین همراهی اخگر برای دیدن مادر خود و یا فرار برای بودن با کاوه قرار گرفتهاست. از طرفی کاوه با بیمیلی برای کتی جشن تولدی تدارک دیده و بهرام را به آن دعوت کرده که قرار بود مراقب همتا باشد…