خلاصه داستان : «زنهار که طراز و طریقت گمشده و مجاز و حقیقت به هم آمیخته. سهم رعیت کابوس است و سهم سلطان تخت طاووس. کجاست تدبیر کریمخان که تاج شاهی پس بگیرد از ما ندانمکارها؟ کجاست شمشیر نادر که انتقام بکشد از ما خرابکارها؟ مملکت آشفته است و امیرکبیر در گور خفته. هر نامی […]
خلاصه داستان : داستان در مورد دختری است که به طرز مشکوکی به قتل رسید. او در زندگی خود افراد زیادی را می شناخت اما هر کس دیدگاه های خاص خود را در مورد او دارد.
خلاصه داستان : چند دانشجوی دختر و پسر برای شرکت در جشن بادبادک بازی به شمال کشور رفتهاند. در همسایگی کمپ کوچک آنها کلبه-رستورانی قرار دارد که سه مرد ساکن آن هستند. رستوران به گوشت احتیاج دارد و جز این جوانها شکاری در آن اطراف نیست.
خلاصه داستان : تا حالا از نزدیک دست چپ زن یه پادشاه را دیدی؟ صابر و مرتضی دو پسرخاله هستند که در عرصهٔ دزدی فعالیت دارند و با تحویل گرفتن یک جعبه وارد یک جریان بزرگ میشوند…
خلاصه داستان : داستان این سریال 1512 روز پس از اتفاقات سریال شاهگوش است. سرباز خنجری بود که از شمال به تهران آمده بود و در کلانتری 100 ملت مشغول به گذراندن خدمت سربازی خودش بود. یکی از متهمینی که به کلانتری آورده شد خانم جوانی به نام الیزابت بود که یک سگ به نام […]
خلاصه داستان : داستان فیلم دربارهٔ مردی به نام قدرت است که طی عملی خودسرانه به قهرمان شهر تبدیل میشود. او که سودای رسیدن به قدرت و سخنرانی در مجلس را دارد، با اتفاقات گوناگونی مواجه میشود که سرنوشت او را تغییر میدهد…
خلاصه داستان : راز جهانبخش کرامت فاش می شود؟ این راز خواب (گودرز، بهرام، چیستا، ماهرو، جهانگیر و سرگرد پوشیاس) را آشفته خواهد کرد. جهانبخش برای اثبات بی گناهی اش و بازگشت آرامش سفر بلندی را آغاز می کند. سفری که پایانش زندگی بسیاری از آنها را تغییر می دهد.