خلاصه داستان : نمرده رفاقت تو این شهر، هنوز یه حرف یه قول یه دست مردونه، اول و آخرمونه. حالا می خوام قد همین حرفم وایسم. می خوام قد همین قولم قد بکشم.
خلاصه داستان : اظهار علاقه همزمان مسعود به دو دوست دانشگاهی و درگیری عاطفی با آنها منجر به بروز اتفاقات ناخواسته میان این سه تن میشود که از سوی دیگر اسرار خانواده مسعود برای ازدواج با بردار زن بیوه اش به این حوداث دامن میزند و …