خلاصه داستان : داستان این فیلم دربارهٔ پدر و دختر روزنامهنگاری است که همپای هم کار میکنند و هیچکدام به خاطر دیگری ازدواج نکردهاند. دختر در یک نشریه کار میکند و پدر هم بعد از مدتی دوباره دست به قلم میشود.
خلاصه داستان : احمد با یک کامیون حامل گوشت به سمت پایتخت در حرکت است. او عجله دارد تا قبل از زایمان همسرش محموله را تحویل بدهد و به زادگاهش بازگردد. در یکی از شهرهای بین راه توقف میکند و همان لحظه…
خلاصه داستان : مردی پس از سالها، طی عمل جراحی که در خارج از کشور انجام میگیرد، بینایی خود را باز مییابد؛ و در ادامه با مشکلاتی در زندگی مواجه میشود نابینایی که از 8 سالگی بینایی خود را از دست دادهاست امیدی مییابد برای دیدن دوباره رنگها و خطوط زندگی عادی.
خلاصه داستان : آب و آتش فیلم درباره علی مشرقی نویسنده داستانهای کوتاه به اتهام قتل همسرش بازداشت می شود. او باید برای اثبات بی گناهی اش شاهدی را به دادگاه بیاورد و شاهد، زنی است به نام مریم شکوهی که حاضر نمی شود به دادگاه بیاید ولی مشرقی سعی می کند به زن نزدیک […]
خلاصه داستان : فیلم در رابطه با یک جانباز است که حدود بیست سال است در کما میباشد و بعد از این مدت طولانی قرار است به هوش بیاید. در این فیلم بازیگرانی همچون پرویز پرستویی، جمشید مشایخی، صابر ابر، فرهاد اصلانی، شاهرخ فروتنیان، مهران احمدی و افسانه چهره آزاد و حسین سلیمانی به ایفای […]
خلاصه داستان : فیلم دو داستان موازی را پیش برده و با هم تلفیق می کند. ابتدا مردی ایرانی به نام عباس خاکپور (با بازی اکبر عبدی) بر صحنه می آید که برای گرفتن ویزای ایالات متحده به ترکیه رفته است اما موفق به اخذ ویزا نمی شود. از سوی دیگر زنی (با بازی آزیتا […]
خلاصه داستان : یک زوج پیر تصمیم می گیرند پسر جانباز خود را که در یک آسایشگاه تحت مراقبت است و به تازگی عصبی و پرخاشگر شده و داروهایش را مصرف نمیکند به خانه بیاورند. روزی مهمانی به خانه آنها به دیدار رضا می آید که همه آنها را غافلگیر می کند.
خلاصه داستان : این فیلم داستان زندگی ناصر حجازی بهترین دروازه بان قرن آسیا را در پنج فصل با نام های: من رویایی دارم، آخرین مرد مقاوم، سهراب کشی، از استقلال تا استقلال و پرواز عقاب به تصویر کشیده است که از طریق اکران در گروه سینماهای هنر و تجربه و هم چنین شبکه نمایش […]
خلاصه داستان : این فیلم داستان شکوفه و پیمان زوج جوانی است که برای دستیابی به رویاهایشان مرتکب دزدی می شوند و به بندر انزلی می گریزند تا به ملاقات شخصی بروند غافل از اینکه طمعشان پرخطر است، آنها در مرداب گرفتار می شوند.