در سال ۱۳۱۰ وزارت فرهنگ و هنر، تصمیم به تشکیل کانون بانوان گرفته تا با تشکلهای مشابه رقابت و سپس آنها را حذف کند. میرزا محمود زنبورکچی کارمند عالیرتبه اداره سجل احوال، دعوت میشود تا در کنار دلبرجان تاجرباشی مسئولیت انتخاب اعضا و سپس فعالیت کانون را بر عهده بگیرد.
آفتابپرست، داستان دو رفیق خفتگیر به نامهای جمال و منوچ است که عشق لاتی و سطح یک شدن در خفتگیری را دارند اما از بی عرضهگی و بدشانسی گیر پلیس میافتند و به زندان میروند…
خلاصه داستان : دو دزد پیر کهنه کار، پس از سالها از زندان آزاد میشوند. به امید دریافت سهمشان از آخرین دزدی به سراغ زنی که همدستشان بوده میروند، اما زن پولها را برای بازی در یک فیلم هزینه کرده و پیرمردها علیرغم میلشان دوباره مجبور به دزدی میشوند، در حالی که…
خلاصه داستان : بیژن در بنگاه معاملات ملکی کار می کند. ملکی به فروش می رسد و او راهی زندان می شود. بیژن به مرخصی می رود ولی دیگر او را به زندان راه نمی دهند و این آغاز ماجراست…
خلاصه داستان : این فیلم در مورد یک زن و شوهر بنام ایرج و گیتی است که زندگی مشترکشان در آستانه فروپاشی است. مشکل آنها زندگی مجازی گیتی در اینترنت و تردیدها و عواقب ناشی از آن است که زندگی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد.
در پایان یک شب پرماجرا، آتیلا (رئیس یک باند) از بالای یکی از ساختمانهای تهران به پایین پرتاب شده و به قتل میرسد. شاهرخ (باستانشناس معروف) به جرم قتل آتیلا دستگیر شده و با حامد هم سلولی میشود که به خاطر قتل همسر باردارش به اعدام محکوم شده است.
خلاصه داستان : « گیج گاه » هنوز هیچ خلاصه داستانی برای این فیلم منتشر نشده،اخبار جدید منتشر شده در رابطه با فیلم : حسن رضایی و رضا صفایی پور (طوفان) پس از سالها دوری از سینما با شمایل نقش های دوران سینمای قهرمان دهه 60 و 70 در این فیلم نخستین سینمایی بلند عادل […]
خلاصه داستان :شهر افسانه ها توسط دیو بزرگ دچار طلسم تکرار می شود. این در حالی است که شب هزار و یکم، شهرزاد قصه گو به صبح رسیده و قرار است به دستور حاکم بزرگ جشن عروسی خاله سوسکه و آقا موشه برگزار شود؛ اما به خوشبختی نمی رسد و …
خلاصه داستان : درباره سه جوان فوق لیسانسه است که هر یک مشکلاتی دارند. یکی فکر مهاجرت در سر دارد(مازیار) و یکی دنبال تشکیل زندگی(حبیب) و دیگری هم دنبال مسکن.