خلاصه داستان : یک معتاد توسط دراکولا اسیر می شود تا کشته و خونش مکیده شود اما همسر دراکولا از کشتن قربانی جلوگیری می کند. معتاد راه درمانی را پیشنهاد می کند که دیگر نیازی خوردن خون انسان نداشته باشد. این راه زندگی وی را دگرگون می کند.
خلاصه داستان : فیلم اگه میتونی منو بگیر روایت آقا بزرگ هنگام مرگ وصیت می کند طبق رسم همیشگی خانواده لاقوز، آقابالا باید برای برادر کوچکترش، شازده، سه زن بگیرد و سپس ارث را به مساوی بین خود تقسیم کنند. چنانچه به وصیت وی عمل نکنند دست او از دنیا کوتاه نخواهد ماند. آقابالا برای […]
خلاصه داستان : فیلم آقای زرنگ داستان جوانی به اسم فرشید است که تازه به سن ازدواج رسیده و دائما با برادرش مقایسه می شود و از سوی خانواده سرکوفت می خورد. وی به صورت تصادفی دختر همسایه سابقشان را دیده و عاشق او می شود و از والدینش می خواهد به خواستگاری او بروند. […]
خلاصه داستان : فیلم ارث شیرین درباره وضیت فردی بنام صیف اله خان است که بتازگی از دنیا رفته و طی وصیتی عجیب تمام فرزندانش را از ارث محروم می کند. اما یک شرطبندی برای رسیدن به ارث وجود دارد و آن ازدواج دو پسرش تا قبل از رسیدن مراسم چهلمش است.
خلاصه داستان : فیلم آخرین مجرد روایت جوانی است که بارها به خواستگاری رفته و نتوانسه ازدواج کند. بر حسب اتفاق با اتومبیل خانم جوانی تصادف کرده و درگیر ماجراهایی پیچیده، کمدی و جالبی می شود.
خلاصه داستان : مطرب روایت یک خواننده کاباره ای است که پیش از اوج گرفتن با وقوع انقلاب 1357 همچون باقی خواننده ها از صحنه کنار می رود اما چون به اندازه کافی از شهرت و اقبال نیز برخوردار نبوده، نمی تواند خواننده لس آنجلسی شود و در نهایت به خواننده مراسم تبدیل می شود. […]
خلاصه داستان : فیلم آخرین روز ماه روایت مردی کلاه بردار و حقه باز بنام بهروز است، که به یکباره حادثه ای عجیب در زندگی اش رخ می دهد. او در امروز گرفتار می شود و هر کاری می کند فردا نمی آید.
خلاصه داستان : فیلم عزیزم من کوک نیستم روایت حمید افشاری است که به همراه پسرش رامین، زندگی فقیرانه و دشواری را می گذارند. رامین شیفته کامپیوتر است و حمید افشاری برای رفع تکلیف پدرانه به رامین قول داده است تا در صورت قبولی با معدل 20 در پایان سال تحصیلی برای او کامپیوتر مورد […]
خلاصه داستان :محمدعلی وندی بازیگر، فیلمساز و معلم تاتر، ناامید از مهاجرت به زادگاهش تهران بازگشته تا همراه با همسرش میترا صدری، نقاش، زندگی تازهای را شروع کنند اما جستجو برای پیدا کردن خانهای مناسب و کنجی آرام غیرممکن به نظر می رسد.