خلاصه داستان : « گیج گاه » هنوز هیچ خلاصه داستانی برای این فیلم منتشر نشده،اخبار جدید منتشر شده در رابطه با فیلم : حسن رضایی و رضا صفایی پور (طوفان) پس از سالها دوری از سینما با شمایل نقش های دوران سینمای قهرمان دهه 60 و 70 در این فیلم نخستین سینمایی بلند عادل […]
خلاصه داستان : « انفرادی » هنوز هیچ خلاصه داستانی برای این فیلم منتشر نشده،توضیح تهیه کننده در رابطه با فیلم : ترجیح من خوشحال کردن کسانی است که به همراه خانواده برای سرگرم شدن به سینما می روند، نشان هم داده ام که کمدی سالم و به دور از الفاظ و شوخی های نامناسب […]
تمام بازیگران فیلم پرویز پرستویی، بهرام ابراهیمی، شاهرخ فروتنیان، رضا سعیدی، مهران رجبی، فریده سپاه منصور، سهیلا رضوی، رعنا آزادی ور، مائده طهماسبی، نقی سیف جمالی، مهرداد ضیایی، سیروس همتی، حسین سلیمانی، علی عابدینی، فرزین محدث. … خلاصه داستان : « مارمولک » فیلم داستان زندگی رضا مثقالی معروف به رضا مارمولک دزد سابقه داری […]
خلاصه داستان : سیامک جوانیست که به تهیه داروهای کمیاب و دلالی قلب برای بیماران نیازمند پیوند پرداخته است. از همین رو وی همیشه و همه جا به دنبال یافتن مواردی است که شخصی بر اثر مرگ مغزی، مستعد اهدای اعضا باشد و در نتیجه او قلب فرد درگذشته را برای یکی از سفارش دهندگانش […]
خلاصه داستان :در خلاصه داستان این فیلم آمده است که فیلم یک طنز موقعیت توام با اکشن و حادثه است.
خلاصه داستان :در خلاصه داستان فیلم آمده است سه آدم بدبخت و مفلوک با نام های جمشید سامورایی و فری نردبون و مهدی کوچولو که کارشان زنده کردن چک و مسائلی از این دست می باشد، برای زنده کردن سند زمین یکی از دوستانشان به برلین می روند و . …
خلاصه داستان :«دختر شیطان» داستان یکی از دختران ابلیس (با بازی جکی شروف) که نامش لوبینی (با بازی ایشا گوپتا) است و نمی خواهد راه پدرش که مقابله با خدا و دشمنی با انسان است را ادامه دهد و قصد توبه دارد. خدا برای پذیرش توبه اش شرطی می گذارد، شرط او این است که […]
خلاصه داستان : حسن عصبی ست. مدتی زیادی ست موفق به ساختن فیلم نشده. شیوا مهاجر، ستاره محبوب در فیلم های او صبر ندارد و می خواهد با کارگردانان دیگر همکاری کند. همسرش گلی، دیگر عاشقش نیست. دخترش آلما، بزرگ شده و دیگر مستقل است. مادرش جیران، پیر شده و در حال از دست دادن […]
خلاصه داستان : «خداحافظ دختر شیرازی» یک عاشقانه ی مفرّح که اقتباسی از یکی از مشهورترین آثارِ نیل سایمون (کمدی نویسِ آمریکایی) است. که در خلاصه داستان آن میبینید که: یکی از شیراز، یکی از آبادان، هر دو در تهران! مجبورند فعلاً با هم سر کنند تا محمود نارفیق را پیدا کنند.