خلاصه داستان : وقت برملا شدن رازهای مخوف در سینه اخگر است. رازهایی که در خواب همتا هم نمی آیند… کاوه برای رفتار اشتباهش مجبور می شود در جمع از کتی عذر خواهی کند و سیروان متوجه می شود که همتا عاشق کاوه است.
خلاصه داستان : کاوه از خواهرش می خواهد همتا را که در خطر است در خانه شان پناه دهد اما پدر کاوه به او مشکوک می شود از سوی دیگر اخگر بهرام را که گمان می کند نامزد همتا است به گروگان می گیرد.
خلاصه داستان : درباره سه جوان فوق لیسانسه است که هر یک مشکلاتی دارند. یکی فکر مهاجرت در سر دارد(مازیار) و یکی دنبال تشکیل زندگی(حبیب) و دیگری هم دنبال مسکن.
خلاصه داستان : کاوه برای نجات زندگی همتا از کتی می خواهد که همتا با آنها کار کند …
خلاصه داستان : همتا در دوراهی انتخاب بین همراهی اخگر برای دیدن مادر خود و یا فرار برای بودن با کاوه قرار گرفتهاست. از طرفی کاوه با بیمیلی برای کتی جشن تولدی تدارک دیده و بهرام را به آن دعوت کرده که قرار بود مراقب همتا باشد…
خلاصه داستان : همتا با راز بزرگ جدایی کاوه از او روبرو می شود. حقیقتی تلخ که سرنوشت هر دو را به بحران جدی کشانده اما معجزه عشق در بخشیدن است. همزمان باب بالغ تر شدن عشق کاوه و همتا اخگر به شکل غافلگیرکننده ای تا یک قدمی یافتن همتا جلو رفته است… سریال مانکن روایتگر […]
خلاصه داستان : همتا از ازدواج کاوه و کتایون با خبر می شود اما با مرگ آبتین هر دوی آن ها هر لحظه به مرگ نزدیک تر می شوند…
خلاصه داستان : در فصل سوم سریال ستایش میبینید که حشمت فردوس به همراه نوه اش محمد در پی ساختن دوباره زندگیش میافتد و…
خلاصه داستان : کاوه این بار عهد می بندد که دیگر همتا را رها نکند. حال کاوه بهرام و همتا باید کاری کنند تا نه دست اخگر به همتا برسد و نه کتی از راز حضور همتا آگاه شود. اما مخفی شدن از دست دو شخص باهوش و قدرتمند کار بسیار سختی ست…