خلاصه داستان : سریال داستان یک آقازاده به نام نیما بحری (امیر آقایی) است که تخلفات اقتصادی مرتکب شده و یک مأمور به نام حامد تهرانی (سینا مهراد) که او هم یک آقا زاده است البته با خصوصیاتی کاملاً مخالف تلاش می کند تا دست نیما را رو کند. با آزادی نیما از زندان و […]
خلاصه داستان : سریال وسوسه فیلم شب اسیدی بر گرفته از پرونده کیفری نسترن … است که با ورود یک فرد ناشناس در خانه نسترن هولناک ترین حادثه زندگی این زن و شوهر رخ می دهد، حادثه ای تکان دهنده و ناخواسته که هیچ کسی جز شوهر نسترن عامل رقم زدن آن نمی باشد.
خلاصه داستان : داستان از جایی آغاز می شود که زن و شوهری به نام سیمین و سیاوش پس از سال ها جدایی، قصد بازگشت به زندگی مشترک را دارند. در این مسیر برای ساخت زندگی جدید باید با مهارت های زندگی آشنا شوند و با تلاش و امید و گذشت، خوشبختی را بنا کنند.
خلاصه داستان : داستان جلال مرادی 42 ساله است که طی یک تصادف با کامیونش خانواده ای را به قتل می رساند، اما تصادف در دادگاه غیرعمد شناخته می شود. او پس از گذراندن دوران زندان، همسر و فرزندانش را ترک کرده و به شهری دیگر می رود، پس از دو سال به شهرش بازمی […]
خلاصه داستان : پارسا جوان 30 ساله ای که بعد از مرگ پدرش و شرایط نامساعد روحی ناخواسته درگیر مسافرکشی می شود و در تقابل با افراد مختلف جامعه رفته رفته از انزوا خارج شده و به زندگی امیدوارانه تر نگاه می کند…
خلاصه داستان : نورالدین خانزاده صاحب یک کارگاه فرآوری تخمه آفتاب گردان است. کشاورزان هم محلی نورالدین، محصول خود را به نورالدین فروخته اند. نورالدین این محصول را به شخصی ساکن تهران به نام میرزایی فروخته است تا او این محصولات را در کشور ترکیه به فروش برساند. در همین حین، خبر می رسد که […]
خلاصه داستان : دختری جوان به نام مهتاب در خیابان با ماشین فرد مسافرکشی به نام ارسطو در خیابان تصادف کرده و فرار می کند. ارسطو با کمک دوست خود اتومبیل مهتاب را پیدا می کند و بعد از قطعه قطعه کردن آن را به مهتاب تحویل می دهد. مهتاب برای تلافی به سراغ پدر […]
در خلاصه داستان سریال کمدی اجتماعی موچین آمده است که: انصاف نیست که دنیای ما آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را روزی صد بار ببینیم و آنقدر بزرگ باشد که نتوانیم آن کسی را که دوست داریم حتی یک بار ببینیم.
خلاصه داستان : فیلم درباره دختری بنام ترگل است که زندگی خانوادگی خوبی ندارد و دلبسته پسری بنام عباس است، اما پدرش با ازدواج آن ها مخالف است. ترگل از خانه می گریزد و با عباس ازدواج می کند. عباس که قصد دارد برای کار به جزیره کیش برود، ترگل را نزد مادرش به روستایی […]